مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

گر جهنّم می روی، مردانه رو!

گاهی وقت ها کاری انجام می دهیم که از گفتن آن در نزد دیگران شرم داریم، این شرم نه به خاطر محقر یا پیش افتاده بودن آن کار(نزد ما)، بلکه به خاطر قبیح بودن آن عمل است.

خوب! حالا  باید تمام عمر درحال در رفتن و پیچاندن باشیم که مستلزم گفتن انواع و اقسام دروغ ها و تحمل دلهره و نگرانی های فراوان است. 

در اینجا با دو سوال اساسی مواجه می شویم:

1-   -  آیا این عمل اینقدر ارزش دارد؟

2-   -  عملی به این ارزشمندی چرا قبیح است؟

 

اگر لذت ترک لذت بدانی

دگر شهوت نفس، لذت نخوانی

ولیکن تو را صبر عنقا نباشد

که در دام شهوت به گنجشک مانی

دریغ آیدت هر دو عالم خریدن

اگر قدر نقدی که داری بدانی

وصیت همین است جان برادر

که اوقات ضایع مکن تا توانی1

 

پ.ن:

دروغ شاه کلید همه ی گناهان است.

باید شیوه و سبک زندگی خود را مورد سنجش قرار بدهیم، تا تناقض های موجود در زندگیمان را کاهش دهیم.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-      1- سعدی

 

انقلابی ماندن - انقلابی بودن

"انقلابی یک چشم انداز است نه یک تصویر"1، 

باید توجه داشت که بزرگ ترین معضلی که ممکن است دامن گیر یک انقلابی شود، محافظه کاری بعد از رسیدن به قدرت است.

"در همه انقلابیون جهان این قانون است که همواره آن ها که انقلابی بوده‌اند و دوست دارِ عدالت و بارها جان‌شان را در این راه به خطر انداخته‌اند،

 به مَحض اینکه به حکومت می رسند محافظه کار می شوند، و هم اکنون نیز در دنیا می بینیم که چگونه انقلابیون بزرگ جهان بعد از به قدرت رسیدن و به سیری رسیدن، بازیگرِ حرف های سیاست می شوند (و بعضی هنوز به سیری نرسیده با شکم گرسنه سیاست باز می شوند.)"2




ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- ارنستو چگوارا

2- دکتر علی شریعتی

نامه ای به دوست - بخش پایانی

در صحبت هایی که با هم داشتیم، از تنهایی نگران بودی و از تغییر هم می ترسیدی هم چنین گفتی خیلی رها هستی، خودتی و خودت!

با مقدمه ای که در قسمت اول عرض کردم ،طبیعتا این موارد نه تنها از نظر بنده موارد ضعف نیست،بلکه باید توفیقی از جانب خدا شناخته شود.

عشق مرا بر همگان برگزید

آمد و مستانه رخم را گزید

باد تکبر اگرم در سر است

هم ز دم اوست که در من دمید(1)

 

" اصولاً انسان یک موجودِ تنهاست، در تمامِ قصه‌ها، در تمامِ اَساطیرِ انسانی، در تمامِ مذاهب بشری، در طول تاریخ، تنهایی انسان به انواعِ گوناگون و زبانهای گوناگون بیان شده که "رنج انسان، تنهایی اوست در این عالم". این تنهایی چراست؟ 

ادامه مطلب ...

نامه ای به دوست - بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دوست و برادر عزیزم،


بهتر دانستم تا ابتدا به تفکرات قبل از ورود به دانشگاه خودم اشاره نمایم تا با شناخت بیشتر بین خودم و تو، بار سنگین ظن به نصحیت را از این نامه بردارم،

در ابتدا تصورم بر این بود که در دنیا سیر سیستماتیکی وجود دارد که می بایست یک به یک با آن ها برخورد نمایم و با حل آن ها به مرحله بعد بروم، بنابراین با یک برنامه ریزی، تقریبا تمام زندگی خود را انجام دادم(به پایان بردم) و تا آن جا پیش رفتم که حتی نوشته سنگ قبر خود را نیز انتخاب نمودم! 

این بینش در تمام ابعاد زندگی ام جلوه گر شد و حتی در جزئی ترین و کلی ترین مسائل زندگی ام ایفای نقش می نمود.

نگاهم به مذهب به عنوان یک ایدئولوژی صرف بود، مانند سایر ایدئولوژی ها، مثلا کمونیسم، و نگاهم به پیامبر مانند نگاهم به مارکس بود، با این که خدا را دوست می داشتم اما نقشی از آن را در زندگی ام احساس نمی کردم و حتی نیازی به آن نداشتم، که همه چیز را در گرو رفتار سیستماتیک خود می دیدم، در واقع وجود خود را برای این سیستم می دیدم.

در مورد سیاست،عرفان،انسان، خانواده و... نیز تعاریفی از همین قبیل داشتم. حتی عشق را روندی عادی در دیگر برنامه های زندگی می دانستم.

 

 

مثلا:

 

ادامه مطلب ...

پیامبرانی با رسالت فراموش شده!

تک تک ما پیامبرانی هستیم که رسالت خویش را فراموش کرده ایم،

انبیایی که عصمت خود را به باد داده اند...

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیامک دریافتی از دوستی اهل دل

غرور علمی

فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون﴿۸۳غافر

 

و چون پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند به آن چیز [مختصرى] از دانش که نزدشان بود خرسند شدند و [سرانجام] آنچه به ریشخند مى‏ گرفتند آنان را فروگرفت.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرهنگ قرآن، اکبر هاشمی رفسنجانی غرور علمی، از موانع اثر بخشی اتمام حجت پیامبران

بدترین موجودات نزد خدا

وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ ﴿۲۱

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ ﴿۲۲

 

و مانند کسانى مباشید که گفتند شنیدیم در حالى که نمى ‏شنیدند (۲۱)

قطعا بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانى ‏اند که نمى ‏اندیشند (۲۲)

 

"سوره مبارکه الأنفال"

حاشیه

ما حاشیه‌نشین هستیم.

مادرم می‌گوید: "پدرت هم حاشیه‌نشین بود، در حاشیه به دنیا آمد، در حاشیه جان کند و در حاشیه مرد. "

من هم در حاشیه به دنیا آمده‌ام.

من در حاشیه بزرگ شدم و به مدرسه رفتم.

در مدرسه گفتند: "جا نداریم. "

مادرم گریه کرد. مدیر مدرسه گفت:  " آقای ناظم اسمش را در حاشیه دفتر بنویس تا ببینیم! "

من در حاشیه روز، به مدرسه شبانه می‌روم.

در حاشیه کلاس می‌نشینم.

در حاشیه مدرسه می‌نشینم و توپ بازی بچه‌ها را نگاه می‌کنم، چون لباسم همرنگ بچه‌ها نیست.

من روزها در حاشیه خیابان کار می‌کنم و بعضی شبها در حاشیه پیاده‌رو می‌خوابم.

من پاییز کار می‌کنم، زمستان کار می‌کنم، بهار کار می‌کنم. تابستان کار می‌کنم و در حاشیه کار، زندگی می‌کنم.

من حاشیه‌نشین هستم.

ولی معنی کلمه حاشیه را نمی‌دانم.

از معلم پرسیدم: "حاشیه یعنی چه؟"

گفت: "حاشیه یعنی قسمت کناره هر چیزی، مثل کناره لباس یا کتاب، مثلاً بعضی از کتابها حاشیه دارند و بعضی از کلمات کتاب را در حاشیه می‌نویسند؛ یا مثل حاشیه شهر که زباله‌ها را در آنجا می‌ریزند"

من گفتم: " مگر آدمها زباله هستند که بعضی از آنها را در حاشیه شهر ریخته‌اند؟" معلم چیزی نگفت...  (1)

 


پ ن :

-           به بهانه روز مستضعفین

-           هر از چند گاهی از حصاری که دور خود و خانواده خود کشیده ایم بیرون بیاییم و جهان را از دید اقشار ضعیف جامعه ببینیم.

-           هر از چندی فرزندان خود را با محیط ها و طبقه های دیگر جامعه نیز آشنا کنیم تا دغدغه های بزرگ تری در دل داشته باشند. " مدارس خاص، تفریحات خاص، سفر های خاص و... " باعث می شود فرزندان ما درک درستی از جامعه اطراف خود پیدا نکنند.(بنده نظری راجع به سلیقه شما در انتخاب مدرسه و... ندارم صرفا هر از چندی - ).

-           کرم خوانده‌ام سیرت سروران /  غلط گفتم، اخلاق پیغمبران (2)



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-  گزیده ای از داستان حاشتیه، کتاب بی بال پریدن ، نوشته مرحوم قیصر امین پور

2- گفتار اندر نواخت ضعیفان، سعدی

جوانمرد باش

به هرجا ناتوان دیدی توان باش                       به سود مردم خامش زبان باش
به زیر پای بی دستان زمین شو                      به چشم زورمندان آسمان باش
ستم کش را اگر دیدی بر آشوب                      ستمگر را چو مشتی بر دهان باش
یتیمی را به مهری شادمان کن                           گل بی باغبان را باغبان باش
چو افتد بر جبینت خط پیری                          مکن افسردگی در دل جوان باش
تو عمری در هوای خویش بودی                      زمانی هم به فکر دیگران باش1



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- سنگ نوشته قبر پهلوان یعقوب علی شورورزی

پریدن

مانند جوجه ها، ما هم یک روز باید لانه امن خود را به قصد پریدن ترک کنیم.

 

رها شدن بر گُرده‌ی باد است و         

با بی‌ثباتی سیماب‌وارِ هوا برآمدن         

به اعتمادِ استقامتِ بال‌های خویش؛         

ورنه مسأله‌یی نیست:         

پرنده‌ی نوپرواز         

بر آسمانِ بلند         

                 سرانجام         

                            پَر باز می‌کند.         

          

جهانِ عبوس را به قواره‌ی همّتِ خود بُریدن است،         

آزادگی را به شهامت آزمودن است و         

رهایی را اقبال کردن         

حتا اگر زندان         

              پناهِ ایمنِ آشیانه است         

              و گرم‌ْجای بی‌خیالی‌ سینه‌ی مادر،         

حتا اگر زندان         

              بالشِ گرمی‌ست         

              از بافه‌ی عنکبوت و تارَکِ پیله.         

          

رهایی را شایسته بودن است         

حتا اگر رهایی          

                دامِ باشه و قِرقی‌ست         

                یا معبرِ پُردردِ پیکانی         

                                        از کمانی؛         

وگرنه مسأله‌یی نیست:         

پرنده‌ی نوپرواز         

بر آسمانِ بلند         

                سرانجام         

                          پَر باز می‌کند.         


"احمد شاملو"