مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

فقط به کار خودت نباش

 

چو مردان ببر رنج و راحت رسان

مخنث خورد دسترنج کسان

 

خدا را بر آن بنده بخشایش است

که خلق از وجودش در آسایش است

 

کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست

که دون همتانند بی مغز و پوست

 

کسی نیک بیند به هر دو سرای

که نیکی رساند به خلق خدای


پ.ن:

زندگی شرافتمندانه با چاشنی خدمت به مردم.

معروفیت

ای کاش که در آسمان ها نزد آسمانیان معروف تر از زمین کنار زمینیان باشیم.

نق نزن

کار نیست، خونه نیست، هر کاری آقایون دلشون بخواد می کنند! با رفتار درستی ندارند.


-          - تا حالا کاری کردی؟

-          - کسی گوش نمی کنه

-          - تو خودت به حرف چند نفر گوش دادی؟ اونا هم مثل خودتن!

-          - می گی چیکار کنم؟ وظیفه من فقط درس خوندنه!

-          - خوب وظیفه ی اونم نگه داشتن پستشه

-          - آقا اینطور که نمیشه

-          - چطور واسه شما میشه واسه اونا نمی شه؟

-          - اونا حقوق می گیرن!

-          - اونم زمان شما که بوده هزینه هاش رو انجام داده مفت به اونجا نرسیده!

-          - عزیز من اون دوره رو با این دوره مقایسه نکن داریم ترمی 1.5 پول میدیم

-          

این  این دوره رو با دوره های بعد هم مقایسه می کنم! هیچ تفاوتی نمی کنه الان داری درس می خونی، فردا ازدواج می کنی ،زن و بچه داری، یک روز هوا گرمه، یک روز موقعیت شغلیه، و یک عمر بدون این که برای خودت یا جامعه ات خاصیتی داشته باشی در حال غر زدنی...

 

هر کسی روزبهی می طلبد از ایام

علت آنست که هر روز بَتر می بینم

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از نشریه فوران نوشته هوشنگ زَله

منت نمی پذیریم

وضو عبادت است،

 اما اگر منت در آب هست، باید تیمم کرد.



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تلگرام وارده!

https://telegram.me/wiki_salehin

نافع ترین خصلت انسان

نقل است که از بایزید بسطامی پرسیدند: کدام خصلت در آدمی نافع تر؟

گفت: عقلی وافر.


گفتند: اگر نبود؟

گفت: حسن ادب.


گفتند: اگر نبود؟

گفت: برادری مشفق که با او مشورتی کند.


گفتند: اگر نبود؟

گفت: خاموشی دائم.


گفتند: اگر نبود؟

گفت: مرگ در حال.

پیروزی حتمی

فرزندان عزیزم! 

دیگر این شمائید که باید هر چه بیشتر کوشش کنید تا نهال آزادی و استقلال کشور را آبیاری کنید.

 فردای شما فردای دشواری است که اگر مجهز به علم و تقوا و شعور انقلابی - اسلامی شدید، پیروزی تان حتمی است و اگر خدای نکرده در این مرحله کوتاهی کنید، مسؤولیت آن به عهده خود شماست.

 هرگز اجازه ندهید که عده ای معدود چون گذشته تلخ روزهای استبداد بر شما حکومت کنند، اصل دموکراسی اسلامی را فراموش نکنید.



تاریخ گواه است به برجستگی ما

با آن که کسی نیست به وارستگی ما

هست از چه به گیسوی تو دلبستگی ما؟

 

بشکست مرا پشت اگر بار درستی

میزان درستی شده بشکستگی ما

 

ما خسته دلان قلب جهانیم و از این رو

دل خسته جهانیست ز دل خستگی ما

 

در مملکتی کآتش آشوب بود تند

بیجا نبود کندی و آهستگی ما

 

از حسن عمل با خط برجسته از این پس

تاریخ گواه است به برجستگی ما

 

"فرخی یزدی"

 

 

پی نوشت:

تقدیم به حسین، دوست عزیزم 

و سایر مجاهدین راه حق و عدالت

ما اهل اینجا نیستیم

 

جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی

بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی

 

صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم

یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی

 

گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند

ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی

 

بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس

با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی

تظاهر به دانایی هرگز جایگزین دانایی نمی شود

تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سال های سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام، به شب های شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعت ها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام.

 

 من هم سال‌ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان تک ساحتی» هربرت مارکوز را -بی‌آن که آن زمان خوانده باشم‌اش- طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند:«عجب فلانی چه کتاب هایی می‌خواند، معلوم است که خیلی می‌فهمد.»...

 

 اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچارشده‌ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که«تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این  متاعی است که هرکس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.

 

و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم. دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستم. اما کاری را که اکنون انجام می دهم نباید با تحصیلاتم مربوط دانست. حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است.


 بنده با یقین کامل می‌گویم که تخصص حقیقی درسایه تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر.


راهی به طول تاریخ

تکیه ما به دین، بازگشت به گذشته نیست، بل که ادامه راه تاریخ است.


 گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری 
 دانی که رسیدن هنر گام زمان است 
 تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
 بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است 
 روزی که بجنبد نفس باد بهاری 
 بینی که گل و سبزه کران تا به کران است 
 ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی 
 دردی ست درین سینه که همزاد جهان است 
 خون می چکد از دیده در این کنج صبوری 
 این صبر که من می کنم افشردن جان است