مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

مسئولم آرزوست

دولت به جای تولید یک مشت صاحبان القاب و ژست گیر به دنبال آموزش کشاورزان و بهینه سازی تولید از مزارع باشد.

در بهترین وضعیت تولید علم دانشگاه ها ما فقط طرح های آزمایشی میزنیم و تولید آن برای دیگران است.

در کشورهای اروپایی و ینگه دنیا مسئولین آن ها اگر هم ژست بگیرند،باز هم در مقابل مشکلات مختلف مردم احساس مسئولیت می کنند و حتی ممکن است محاکمه بشوند.

 

پ.ن:

یک رفیق عراقی داشتیم که هم دانشگاهی ما بود، تعریف می کرد که از یکی از پیرمردهای عراق راجع به تحریم های زمان صدام که به وضعیت نفت در برابر غذا رسیده بود پرسیم که او با آب و تاب راجع به این که در زمان تحریم ما خرما را آرد می کردیم و با آن نان می پختیم، نان مثل سنگ می شد! صحبت کرد،

دوست ما پرسید که مگر زمین کشاورزی نداشتید؟ چرا گندم نگاشتید؟! ولی جوابی نشنید...

 

 

 

 

جسارت یک مفلوک

خدایا جسارت این حقیر را که می پندارد در راه تو قدم می گذارد را ببخش.

 

بسیار برفتند و به جایی نرسیدند

ارباب فنون با همه علمی که بخواندند

توفیق سعادت چو نباشد چه توان کرد؟

ابلیس براندند و برو کفر براندند

 

پ.ن:

حال اگر این مفلوک از نعمت علم و برکت فنون بی بهره باشد، اوضاع به مراتب خراب تر است!

خسته‌ام ری‌را

خسته‌ام ری‌را!

می‌آیی همسفرم شوی؟

گفتگوی میان راه بهتر از تماشای باران است

توی راه از پوزش پروانه سخن می‌گوئیم

توی راه خوابهامان را برای بابونه‌های درّه‌ای دور تعریف می‌کنیم

باران هم که بیاید

هی خیس از خنده‌های دور از آدمی، می‌خندیم،

بعد هم به راهی می‌رویم

که سهم ترانه و تبسم است

مشکلی پیش نمی‌آید

کاری به کار ما ندارند ری‌را،

نه کِرمِ شبتاب و نه کژدمِ زرد.