مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

اتوبان آیت الله هاشمی

با آغاز به کار شورای  جدید تهران، جهت تکریم آقای هاشمی ابتدا نام اتوبان و سپس تابلوهایش را به یاد آن مرحوم تغییر داده و شانصد تا بنر جهت توجیه مردم -که دیگر اسم قدیم از سرشان بیوفتد - در سراسر شهر نصب نمودند.


نظر یک شهروند:

از وقتی این تغییرات انجام شده، ترافیک هم کلی کم شده، تازه صندلی تاکسی های ون هم نرم تر شدن.

جدایی زهرِ خود را اندک اندک می کند ظاهر...

تو را دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم 

تو را به خاطر عطر نان گرم 

برای برفی که آب می شود دوست می دارم 

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم 

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم 

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت 

لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم

  تو را به جای همه زنانی که دوست نمی دارم دوست می دارم.

جز تو ، که مرا منعکس تواند کرد؟من خود،خویشتن را بس

اندک می بینم.



پ.ن:

می گویند دوست داشتن برتر از عشق است!

وجدان

امروز حین صبحانه خوردن توجهم به نان جلب شد، آیا این نان بهداشتی تهیه شده؟ آرد مرغوبی داشته؟ در شرایط خوبی نگهداری شده ؟ ...؟

 معمولا حال و حوصله ی صف ایستادن برای چیزی را ندارم، برای همین نان را بسته ای می خرم.

روی بسته بندی آن را نگاه کردم نه تاریخ داشت، نه آدرس و نام و نشانی ، طبیعتا علامت استاندارد هم رویش درج نشده بود.

با خودم فکر کردم چقدر وضعیت وحشتناکی بر جامعه ی ما و کل دنیا حاکم می شد اگر که ما به وجدان خود رجوع نمی کردیم و یا اصلا وجدانی در نهاد ما قرار داده نمی شد.

 مثلا به جای لبنیات برای ما انواع و اقسام مواد شیمیایی را ترکیب می کردند و تحویل می دادند، معلم ها به جای آموزش دادن دانش آموزان، وقت تلف می کردند. مسئولین به جای انجام وظیفه ی  ، جیب های خود را پر می کردند. رسانه ها به جای آگاهی دادن ، مخاطبینشان را با قدرت ها معامله می کردند. بانک ها به جای سرمایه گذاری در تولید به فکر دلالی و بنگاه داری می افتادند. شرکت های بیمه ای به جای اشغال  در توسعه بهداشت و درمان ، اپراتور موبایل تاسیس می کردند. مردم به جای نوع دوستی  به همدیگر رحم نمی کردند  .

 مجبور بودیم تا به همه کس و همه چیز شک کنیم، چون وجدانی نبود که بشود به آن اعتماد کرد ،  واقعا چه روزگار غریبی می شد.


 یک ورق خواهم به پهنای فلک/ تا نویسم شرح این دوز و کلک!


 خلاصه خداروشکر که وجدان در نهاد ما گذاشته شده وگر نه بد وضعیتی از آب در می آمد.

سر آخر به این نتیجه رسیدم که به وجدان توزیع کننده و تولید کننده نان ها اعتماد کرده و بقیه ی پنیر و کره را میل کنم.

یا ستار

ملت عزیزی داریم که برای امورات مهم زندگی خود در حد 45 دقیقه هم وقت نمی گذراند و با عبارت حالش رو ندارم روی تمام مسائل کائنات ماله می کشند ولی وقتی به بحث خاله زنکی برسند از تمام زوایا و محورهای مختلف موضوع آن را نقد و بررسی می کنند.


"اگر بر کار ناپسندی از برادرت آگاه شدی، تلاش کن برای کارش عذرتراشی کنی؛ از یک عذر و بهانه گرفته تا هفتاد عذر(تا می توانی عذر بتراش) و اگر نتوانستی بهانه ای برای کارش پیدا کنی، با خودت بگو: شاید عذری داشته که من نمی دانم!" امام صادق(ع)