مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

پیشنهاد حبس رییس جمهور

جراید : کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس یازدهم پیشنهادی را در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ مصوب و به کمیسیون تلفیق ارائه داده است که بر اساس آن، کسانی که از عمل به قانون مصوب به بودجه سال ۱۴۰۰ تخلف کنند بین ۶ ماه تا دو سال زندانی خواهند شد.


حساب کنید برای هر بند باید 2 سال برای رییس جمهور و وزرا حبس بنویسند! به به !

اگر به فکر مسخره کردن ملت نیستید این راهکار ضمانت اجرای امور نیست.


به ازای هر بند از قانون که عدم اجرای آن موجب ورود خسارت به کشور می شود، کارشناسی کنید و از اموال مستولیان امر کم کنید.

هم مشکل مسکن و خودرو حل می شود و هم رییس جمهور، قاضی القضات و بقیه کارمندان با وقت و سرمایه کشور بازی نمی کنند.

خاطره نویسی

خیلی دوست دارم هر روز خاطرات کار و زندگی رو بنویسم. 

ولی تنبلی نمیذاره

شب امتحان برق و شعر فلان

این شعر رو شب یکی از امتحانات سخت ترم های آخر کارشناسی وقتی که با زبون روزه میرفتیم امتحان می دادیم و به یاس فلسفی هم رسیده بودم سرودم



تازه فهمیدم چه بود آن همه نغز کلام

Kcl، kvl، جمع آثار و فلان


این همه ناز و تنعم که به سر داد شهف

رمز کار من و اغوای پری بود و فلان


رفت  که با سلف و تونن کاری کند

حال او هم عاقبت چون حال ما بود و فلان


روزها روزه و شب ها به خیال ترم بعد

کار ما دلسوختگان عطشان  است و فلان


از همان اول ترمم چه خوش گفت حکیم

که ای پسر، عشق حقیقی است مگیرش به فلان


گفتمش عاقبت درس چه باشد جانا

گفت وضع رکود است و دروغ است و فلان


دل به مهر هیچ استادی مبند ای هوشیار

کار ما افتادن است با مهر استادان جان


الغرض طی شد ایام جوانی در پی این هشت ترم

حالیا غمت نباشد این نشد،ترم فلان


خدمت، این شهد سخن کز قلمت می ریزد

از مزیت های فرجه است و برق است و فلان


21 خرداد ماه 1395 یادش بخیر.

آنفالو اساتید در لینکدین

یه تعداد استاد بیشعور داشتم که امروز از لینکدین آنفالوشون کردم.

به هر چرندیاتی از هر دختری واکنش میدن اون وقت یه پست علمی ما رو لایک هم نمی کنند.

خوب من اگر میخواستم یکی رو فالو کنم که تحویلم نگیره شیخ محمد آل مکتوم رو فالو میکردم نه توی دوزاری رو

در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

بخشی از مصاحبه آقای فتاح با صدا و سیما را مطالعه کردم و بقیه اش را حوصله ام نکشید و بعد جوابیه بعضی از سران را دیدم مطمئن شدم یک عده بنگاهی مملکت را اداره می کنند.

آقای فلانی و فلانک اگر من و بقیه جوان ها هم 50 سال پیش به دنیا آمده بودیم الان جای ما فرق کرد.

افتخارات انقلاب و جبهه ی حق علیه باطل و تیم خوبها وووو مال ما بود، اجاره خانه و نرخ ارز و بنگاهی و مدیر بی شعور و غیره قسمت شما.

امیدوارم آخرتتان مثل دنیایتان آباد و به کام نباشد.


جام می و خون دل هر یک به کسی دادند

در دایره قسمت اوضاع چنین باشد


در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود

کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد


آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر

کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد


وطن پرست مطرود

امروز خسته ی خسته بودم عمیقاً به این نتیجه رسیدم که تنها ترین آدم روی زمینم.

آخر روز کاری دوستم گفت : بلاخره بعد از چندماه تلاش یک نفر رو با 400 میلیون تومن راضی کردم بیاد بورس

گفتم: آفرین حالا با پولهاش تو معامله می کنی؟

-نه.

- از کارگزاری درصد می گیری؟

-نه

-پس چی؟

- ببین اگر 20 نفر رو اینطور بتونیم بیاریم ، بورس رونق اقتصادی میگیره و واسه همه خوبه...


دمت گرم رفیق خیلی باحالی.

آدم از ضرر نکردن می‌ترسه

چند روز دیگه در کوران کرونا آخرین امتحان رو دارم و مثل اولین امتحان حس مزخرفش آماده به سراغم.

با این که قرار نبود زیاد جدیش بگیرم ولی عملا استرسش از کار و زندگی انداخته من را.

ان شاالله تمام بشه و پرونده اش رو ببندم و بره لا دست باباش.

خیلی مزخرفه به جای درس خواندن استرسم معدل و اخراج و از دست ندادن جایگاهم باشه...

دیگه خیلی وقته که ترسمون شده از دست ندادن تا به دست آوردن...


روزگار پیچیده ما!

اصولا در شرایط اقتصادی ثابت همیشه ما رعیتیم و این وسط ها اگر تورمی بیاد و تقی به توقی بخوره یک عده از جمع رعیت ها خارج می شن و میشن خان!



عصر بیولوژی

ممکنه بیست سال دیگر یا زودتر آدم های مهربانی مثل بیل گیتس اولین شرکت های بیولوژیکی را تأسیس کنند و بعدش هم استارت آپ های گوگولی مگولی ساخت و شناسایی ویروس هم به بازار بیاید.

من کجای دنیا ایستادم؟

امروز سری به دانشکده ی قدیمی خودمون زدیم ، رفتیم سلف برای صرف ناهار که یاد ایام اول دانشگاه افتادم ، که چه جلساتی می ذاشتیم چه مباحثی راجع به نشریه و دانشکده و نفت و... راه مینداختیم

یادش بخیر، دنیا توی این نیم قرنی که زیستم چقدر در نظرم تغییر کرده،حالات ما همیشه ثابته؟!

 به نظرم به اندازه ی تمام انسان ها و حالات درونی اونها دنیا وجود داره و شاید به تعریف جامعی از دنیا نرسیم! خوب نرسیم... چه اهمیتی داره؟!

به قول شهریار شاعر فقید:

 «حیدر بابا دنیا یالان دنیادی

سلیماندان نوحدان قالان دنیادی

اوغول دوغان درده سالان دنیادی

هرکیمسیه هر نه وئریب آلیبدی

افلاطوندان بیر قوری اود قالیبدی»

جایی که از افلاطون یه اسم فقط باقی می مونه، تفکرات خدمت نامی چه ارزشی می تونه داشته باشه؟! به قول خیام:

 «یک قطره آب بود با دریا شد

یک ذره خاک با زمین یکتا شد


آمد شدن تو اندرین عالم چیست

آمد مگسی پدید و ناپیدا شد»


من چی قراره بشم؟! الله اعلم، راستی قراره به زودی ما بشیم 

به نظرم نباید زندگی رو سخت گرفت ، بلاخره روند طبیعی خودش رو طی میکنه و چیزی که باید بشه میشه، چه خدمت ناراحت باشه و چه خوشحال!