مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

من چه دانم من چه دانم!

با این که چندین ماهی از دعوت مسئولین رده بالا تا متوسط کشورهای مختلف در ایران می گذرد هنوز متوجه نشدم در کشوری که حقوق کارگر ها هر 5 ماه به 5 ماه با تاخیر پرداخت می شود ، پول تشریفات و هزینه ی یک روز تعطیل شدن کشور را چه کسی داد؟

اصلا چرا باید کشوری که به قول خودتان یا ورشکسته است یا عرضه ی مدیریت مالی جزء برای پرداخت حقوق کارگران را هم ندارد این چنین شو هایی برگزار می کند؟

لابد برای تبادل ارتباطات و آشنا شدن با ایران!

 دکی ! خوب اینا رو که شاه بهتر از شما انجام می داد، ما جشن 2500 ساله می گرفتیم وقتی که دعوت سفیر و وزیر مد نبود...

اگر شما دچار محاسبه شده اید( مودبانه ی خریت) من برایتان یادآوری می کنم که کارگر توانایی تامین زندگی خود را با حقوق ماهیانه هم ندارد چه برسد به پرداخت های چند ماه یکبار.


پ.ن: یک آقایی هست در همین مملکت که 38 عنوان شغلی دارد ، اگر برای هر کدام فقط 100 هزارتومن حقوق دریافت کند ، حداقل حقوق 3 ماه یک کارگر را می گیرد.


باز گویم این سخن را گرچه گفتم بارها

می نهند این خائنین بر دوش ملت بارها


پرده های تار و رنگارنگی آید در نظر

لیک مخفی در پس ِ آن پرده ها اسرارها


مارهای مجلسی دارای زهری مهلکند

الحذر باری از آن مجلس که دارد مارها


دفع این کفتارها گفتار نتواند نمود

از ره کردار باید دفع این کفتارها


کشور ما پاک کی گردد ز لوث خائنین

تا نریزد خون ناپاک از در و دیوارها


مزد کار کارگر را دولت ما می کند

صرف جیب هرزه ها ، ولگردها ، بیکارها


از برای این همه خائن بُوَد یک دار کم

پُر کنید این پهن میدان را ز چوب دارها


دارها چون شد به پا با دست کین بالا کشید

بر سر آن دارها سالارها ، سردارها


فرخی این خیل خواب آلود مست غفلتند

این سخنها را بباید گفت با بیدارها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد