مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

خاک شدن

در اعصار جدید یک آبادی بود.

وقتی خاک می شد، برق و آبش هم قطع می شد.

وقتی مه می شد، برق و آبش واسه خاک شدنی که قبلا شده بود قطع می شد.

وقتی بارون میومد برق و آبش واسه ی مه قبلی که با خاک شدن  اسبق، کاه و گل ساخته بود قطع می شد.


پ.ن:

خاک شدن به حالتی از شدن گفته می شود که خاک از منابع ناشناخته ی کشورهای عربی -که خیرشان برای مسئولین و شرشان دامان ما را گرفته - به هوا خواسته و جز با تصفیه ی ریوی یا روش های پایتختی شامل وزش باد و بارش باران علاجی ندارد.


اخیرا در بحث ریز گردها و یا همان خاک شدن به خودکفایی کامل رسیده ایم و خاک شدن را فقط همت بادی طلب می کند.