مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

من می خوام برگردم به کودکی

تلخ تلخم مثل یک خارک سبز،

سردمه و میدونم هیچ زمانی دیگه خرما نمی شم،

    چه غریبم روی این خوشه ی سرخ...


- من میخوام برگردم به کودکی!

+نمیشه!

                  کفش برگشت برامون کوچیکه.


- پابرهنه، نمیشه برگردم؟

+ پل برگشت توان وزن ما رو نداره!


-برگشتن ممکن نیست؟ 

             برای گذشتن از ناممکن کی رو باید ببینم؟


+رویارو! 

-رویارو؟

           کجا  زیارت بکنم ؟


+در عالم خواب...

-خواب به چشمام نمیاد!


+بشمار، تا سی بشمار،

-یک و دو ، سه و چهار ، پنج و ش...