مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

چه دیده ها که دلت را به وعده خوش کردند!

زمین شناس ِ حقیری تو را رصد می کرد

به تو ستاره ی خوبم، نگاه ِ بد می کرد


کنارت ای گل زیبا، شکسته شد کمرم

کسی که محو ِتو می شد، مرا لگد می کرد


تو ماه بودی و بوسیدنت نمی دانی

چه ساده داشت مرا هم بلند قد می کرد


بگو به ساحل چشمت که من نرفته چطور

به سمت جاذبه ای تازه جزر و مد می کرد؟


چه دیده ها که دلت را به وعده خوش کردند

چه وعده ها که دل من ندیده رد می کرد


کنون کشیده کنار و نشسته در حجله

کسی که راه شما را همیشه سد می کرد


نظرات 2 + ارسال نظر
کتابخوان چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398 ساعت 01:27

باتشکر همچنین .
کتاب جالبی بود .

کتابخوان سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1398 ساعت 21:50

کتاب جدید انتشارات نسیما : به خودت بباز لیلی !
نویسنده ی دکتر حسین اسکندری
این کتاب دل نوشته هایی به خودمان است .
عشقِ به خود !

سلام طاعات و عبادات قبول،
باید جالب باشه حتماً مطالعه می‌کنم،ممنون
دختر تحصیلکرده چطور بود؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد