مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

خیال!

احمد چو مرا بیند، رخ زرد چنین سرمست

او دست مرا بوسد، من پای ورا پیوست

 

وه! که چه لذتی دارد، خواندن این بیت و تصور کردنش...

 

نظرات 1 + ارسال نظر
هم راز سه‌شنبه 9 تیر 1394 ساعت 12:42

ببخشید متوجه این قسمت نمیشم :(
او دست مرا ببوسد !!!!!!
یعنی چی؟

اولش خجالت کشیدم بپرسم
ولی بعد با خودم گفتم پرسیدن عیب نیست
ندانستن عیب است !

خواهش می کنم!
بله دقیقا همینطوره
برداشت بنده اینه که چون این حالت و اشتیاق من رو میبینه دست من رو می بوسه!
فکر کنم اگر شعر رو کامل بخونید بهتر باشه
http://ganjoor.net/moulavi/shams/tarjeeat/sh9/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد