مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است


چه خوش بی‌مهربانی هر دو سر بی

که یکسر مهربانی دردسر بی


اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت

دل لیلی از آن شوریده تر بی


 

دمت گرم و سرت خوش باد

دمی او را ببینم که دلبر

دلم تنگه شبی با ما به سر بر


تو گل بر سر زنی ای نو گل مو(من)

به جای گل زنم مو(من) دست بر سر

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم

حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم


تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری

که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم


خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم

که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم


هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد

که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم

آتش بس

دل عاشق به پیغامی بسازد / خمار آلوده با جامی بسازد

مرا کیفیت چشم تو کافیست / ریاضت کش به بادامی بسازد


حالا این عشق رو با زندگی قراردادی و فانتزی نمایش داده شده در فیلم آتش بس2 مقایسه کنید!