مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

سرکش مشو

هنگام تنگ‌دستی در عیش کوش و مستی

کاین کیمیای هستی قارون کُنَد گدا را


سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا


آیینهٔ سکندر، جام می است بنگر

تا بر تو عرضه دارد احوال مُلک دارا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد