مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است
مسیحای جوانمرد

مسیحای جوانمرد

هر روز بی تو روز مبادا است

سکوت سر شار از ناگفته هاست!

این چند روز هر چی که می نویسم رو می فرستم به چرکنویس های بلاگ اسکای، دستم به نوشتن نمیره!

همیشه دوست داشتم خوش قولی یکی از صفات بارزم باشه، اما بدبختانه اینجاست که خیلی از متغییر ها از دست ما خارجه، مثلا پیش اومده یک روز صبح از خواب پاشی و ببینی بارونی که دیشب اومده تمام لباس هایی که انظار داشتی امروز بپوشی رو گلی کرده - در شهرما وقتی باران میاد زمین و زمان گلی میشه - میایی بشوریش می بینی ای داد که آب هم قطعه، خلاصه وقتی که با یک تاخیر حدودا دو ساعته می رسی به جایی که باید بری در مقابل فرد عصبانی فقط باید یک لبخند آمیخته با شرم ساری تحویل بدی و یا سکوت کنی!

 در مثل مناقشه ای نیست.

 به قول احمد شاملو: "از رنجی خسته ام که ازآنِ من نیست" بعضی وقت ها ما تاوان اشتباهات خیلی ها رو میدیم و بی عار بودن راه حل منطقی تری به نظر میاد تا مسئولیت بپذیری و در نهایت هم یا سکوت کنی یا لبخند بزنی.


 

 

دلتنگی های آدمی را باد ترانه می خواند

رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد

وهر دانه برفی

به اشکی نریخته می ماند .

سکوت سرشار از سخنان ناگفته است .

از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق های نهان

وشگفتی های بر زبان نیامده

در این سکوت حقیقت ما نهفته است

حقیقت تو و من .

نظرات 1 + ارسال نظر
روشنک بنت سینا سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 08:07

وا مصیبتاااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد